مقدمه
دين اسلام آيين مورد پسند و برگزيدة الله براي سعادت تمام انسانها و جوامع بشري در جهان است؛ و مسلمانان، امتي هستند که خداوند متعال از طريق خاتم پيامبران، محمد مصطفي، صلياللهعليهوسلم، آنان را صاحب و حامل رسالتي عظيم کرده است؛ اين رسالت عبارت است از اينکه امت مسلمان، خيرخواه همة انسانها و جوامع بشري باشد و آنان را بهسوي الله و رسولش، ايمان به آخرت، سعادت و خوشبختي حقيقي، زندگي پاک و ستوده و مکارم اخلاقی فرا بخواند و از کفر و شرک، گمراهي و زندگي ناشايسته و نکوهيده، و منکرات و رذايل اخلاقي برحذر بدارد. همچنين امت اسلامي وظيفه دارد براي اداي هرچه بهتر اين رسالت عظيم و ابلاغ اين دعوت نجاتبخش، از همة راهها و ابزارهاي ممکن و مشروع استفاده کند. تاريخ امت اسلامي گواه است که دعوتگران مسلمان از صدر اسلام تا عصر حاضر، همواره در عرصة دعوت اسلامي، فعال و کوشا بوده و از راهها و ابزارهاي لازم براي اداي رسالتشان استفاده کردهاند.
از سویی، در عصر حاضر، بشر به پيشرفتهاي چشمگير و حيرانکنندهاي در عرصة ارتباطات و وسايل ارتباطجمعي دست يافته است. بهگونهاي که جهان معاصر با پيشرفت علم و رويکارآمدن اختراعات نويني مانند: ماهواره، اينترنت، وسايل ارتباطجمعي و...، مانند دهکده و يا شهر کوچکي شده است که انسان بهراحتي ميتواند با فشاردادن تنها يک دکمه، از نقاط دوردست جهان، آگاه شود و يا اينکه مطالب و اطلاعات خود را در اختيار تمام مردم جهان قرار بدهد. امروزه رسانهها از جمله قدرتمندترين ابزار در اختيار بشر محسوب ميشوند. يکي از کارشناسان ميگويد: اگر قرن نوزدهم را قرن استعمار، و قرن بيستم را به يک معنا، قرن نظامگري بدانيم، قرن 21 را بايد قرن رسانه ناميد. امروزه هويت يک ملت با هويت رسانهاي آن گره خورده و تمامي مناسبات بينالمللي تحت تأثير رسانهها قرار دارد.1
پس، از آنجا که دين اسلام، دين جاودان و مطابق با فطرت سليم انساني است و دعوت آن، دعوتي فراگير و براي قاطبة بشريت است، بر داعيان و متفکران اسلامي ايجاب ميکند که با استفاده از وسايل و اسباب ارتباطي عصر حاضر، اقدام به ابلاغ و انتشار پيام و رسالت دين مبين اسلام به جهانيان بکنند. درواقع، اکتشافات و اختراعات ارتباطي عصر جديد، افق جديدي را پيش روي داعيان اسلام، جهت پيشبرد دعوت اسلامي بهشيوههاي نوين و مفيد، گشوده است؛ بهگونهاي که ميتوانند بااستفادة صحيح و در دستگيري وسايل و اسباب ارتباط جمعي، پيام جاودان اسلام را بهروشهاي ايدهآلتر و فراگيرتر به جهانيان برسانند.
اهميت و جايگاه دعوت اسلامي در آموزههاي دين مبين اسلام
دعوت و فراخوان انسانيت بسوي کاميابي و حصول تقوا و بر حذر داشتن آن از کفر و شرک و گمراهي و زندگي ناشايسته و نکوهيده، در دين مبين اسلام از جايگاه ويژهاي برخوردار است. امت اسلامي از همينروي، به «خيرالامم» و «امت برتر» و «انتخاب شده» مشهور و ملقب شده است. درواقع دعوت و تبليغ دستورات اسلامي، مقصد اصلي و هدف مرکزي و بنيادين تعاليم قرآن عظيمالشان ـ بزرگترين منبع دين مبين اسلام ـ و دستورات پيامبر اسلام، صلياللهعليهوسلم، ميباشد.
علامه سيد ابوالحسن ندوي، رحمهالله، با اشاره به همين مطلب مينويسد: «در حقيقت، قرآن پيش از آنکه کتاب احکام و شريعت باشد – با همة احترام و اهميتي که براي آن قايل هستيم- کتاب دعوت و هدايت است و البته از احکام و شريعت هم غفلت نکرده است. هدف و غايتي که قرآن، در اطراف آن ميگردد و به آن توجه دارد، مسئلهاي بسيار بديهي و روشن است؛ چرا که موضوع اصلي و فطري بشر است و من با درک و آموختههاي اندکي که دارم، معتقدم، قرآن کتاب هدايت و دعوت است پيش از آنکه کتاب احکام و شريعت باشد؛ چون هدايت، اساس ايمان است و تنها وسليه و ابزار رشد و گسترش اين ايمان، دعوت است»2.
همچنين آيات و احادیث متعددي نيز اين مطلب را ثابت مينمايد که به ذکر پارهاي از آنها بسنده ميکنيم:
1. «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ»؛ شما (اي پيروان محمد، صلياللهعليهوسلم، ) بهترين امتي هستيد که به سود انسانها آفريده شدهايد (ماداميکه) امر به معروف و نهي از منکر ميکنيد و به خدا ايمان داريد. (العمران: ١١٠)
2. «وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»؛ بايد در ميان شما گروهي باشد که دعوت به نيکي کنند و امر به معروف و نهي از منکر نمايند و آنان خود رستگارند. (العمران: ١٠٤)
3. قال رسول الله، صلياللهعليهوسلم، «کل کلام ابن آدم عليه لا له إلا أمر بمعروف أو نهي عن المنکر أو ذکرالله»؛ تمام آنچه که انسان ميگويد بر اوست جز آنچه امر به معروف و نهي از منکر ميکند و نيز ذکر خدا که به نفع اوست.[ترمذی\2412]
4. در روايت ديگري است که: مردي خدمت حضرت رسول اکرم، صلياللهعليهوسلم، رسيد و عرض کرد: «بهترين اعمال را به من خبر بده که آن را انجام دهم»، پيامبر، صلياللهعليهوسلم، فرمود: «ايمان به خدا». مرد گفت: «بعد ازآن». فرمود: «صلة رحم»: عرض کرد «و بعد از آن»: فرمود: «امر به معروف و نهي از منکر». [سنن ترمذي، باب الزهد/3236]
از مجموع آيات و احاديث فوق و بسياري از آيات و احاديث ديگر، جايگاه و ارزش دعوت اسلامي آشکار شده و واضح ميشود که دعوت، تکليفي شرعي و ماية بقا و رشد دين مبين اسلام ميباشد و ضروری است که در هر عصر و زمان و با ابزار و وسايل مناسب جريان و ادامه داشته باشد.
تسلط و سيطرة غرب بر رسانههاي ارتباطي
همانگونه که اشاره شد، رسانهها و ابزار ارتباطي از جايگاه ويژه و اهميت خاصي در زندگي امروزي بشر برخوردار گشتهاند و جامعة انسانيت براي رساندن ايدهها و پيامهاي خود به جهانيان، ناگزير به استفاده و بکارگيري آن شدهاند. هر قشر و جامعهاي که بيشتر با وسايل ارتباطي و رسانههاي گروهي، آشنايي و رابطه داشته باشد، در جهان بيشتر از ديگران مورد توجه بوده و در اراية افکار و اعتقادات خود به ديگران، موفقتر خواهد بود. اما در اين ميان، غربيها و در راس آنان، يهوديت، حدود يک قرن است که بر رسانه و ابزار ارتباطي سيطره و تسلط حاصل کردهاند. آنها با درک اين مطلب که: قدرت يک ملت وابسته و منوط به ميزان در اختيارداشتن وسايل ارتباطي است، بسياري از رسانهها را در دست گرفتهاند و از اينروي توانستهاند به بسياري از برنامهها و خواستههايشان برسند.
در سال 1776م. يکي از يهوديان به نام "آدم وايزهاپ" استاد علم لاهوت و حقوق بينالملل دانشگاه نکولدشتان آلمان، انجمني به نام «انجمن نورانيان» تاسيس کرد که در اصل چهارم آن چنين آمده بود: «نورانيان بايد مطبوعات و تمام رسانههاي ديگر را در سيطرة خود داشته باشند.»3 يکي ديگر از يهوديان به نام "راشورون" که خاخام يهوديها بود در سال 1897م. در شهر بازل سوييس قبل از تشکيل اولين کنگرة صهيونيسم در سخنراني خود چنين گفت: «اگر طلا نخستين ابزار ما در سيطره وحکومت بر جهان است، بيترديد مطبوعات و روزنامهنگاري دومين ابزار کار ما خواهد بود.»4
متأسفانه، غربيها و صهيونيسم جهاني با توجه به اين اهتمام وتوجه خاص، توانسند به طور کلي بر رسانههای جهاني اعم از : مطبوعات، رسانه هاي ديداري، شنيداري ونوشتاري، غلبه پيداکنند و به طور کلي آنها رادر دست بگيرند؛ به گونهاي که درحال حاضر بيش از 90 درصد دستگاههاي تبليغاتي جهان اعم از :راديوها، تلويزيونها،روزنامهها،مجلات،خبرگزاريها وديگر وسايلارتباطجمعي دراختيار ويالاأقل درجهت اهداف صهيونيسم جهاني قرار دارد.5
نمونههايي از تسلط غربيان بر وسايل ارتباطي
همان گونه که اشاره شد، جهان غرب بويژه صهيونيسم و يهوديت برهمة اسباب و وسايل ارتباطي، تسلط و سيطره حاصل کرده اند واز همة کانالهاي ارتباطي جهت رسيدن به اهداف شان استفادة کامل را مي کنند.
ذيلا به برخي از رسانه هاي گروهي و فردي که در اختيار و زير سلطه غربيها هست اشاره مي کنيم:
شبکه هاي اطلاع رساني:
غربيها بر بسياري از شبکههاي اطلاع رساني جهان تسلط حاصل کردهاند از جمله:
1-اينترنت؛
2-اورشليم وان؛
3-فلسطين نت؛
4-مصر نت؛
5-ساير شبکه ها.6
خبرگزاري ها
غربيها بسياري از خبرگزاريهاي مشهور وجهاني را نيز در دست گرفته اند که پارهاي از آنها عبارت اند از:
1-خبرگزاري «رويترز»؛
2-خبرگزاري «آسوشيتدپرس»؛
3-خبرگزاري «يونايتد پرس»؛
4-خبرگزاري «فرانس پرس».7
مطبوعات
اهميت مطبوعات و رسايي پيام آنها بر هيچ کس پوشيده نيست؛ به همين لحاظ صهيونيسم جهاني از زمانهاي گذشته براي به زير سلطه کشيدن مطبوعات، توطئه هاي عميق و حساب شده اي را طراحي کرده اند که در نتيجه، توانستهاند بخش عمدهاي از مطبوعات مشهور جهان را زير سلطة خود قرار دهند که برخي از آنها عبارت اند از:
1-روزنامة «دي ولت»؛
2-روزنامة «جروزالم پست»؛
3-روزنامة «يديعوت آحارنوت»؛
4-روزنامة «معايو»؛
5-روزنامة «هاآرتش»؛
6-روزنامة «هلينون».
اين روزنامه ها مخصوص صهيونيستها بوده ودر اسرائيل پخش ميشوند.
اما مطبوعات جهاني که در اختيار صهيونيسم اند بعضی از آنها عبارت اند از:
1-روزنامة «نيويورک تايمز»؛
2-روزنامة«واشنگتن پست»؛
3-مجلة هفتگي «تايم»؛
4-مجلة «نيوزويک»؛
5-مجلة «وال استريت ژورنال».
وبسياري از روزنامهها ومجلات ديگر که در کشورهاي اروپايي، بويژه انگليس وآلمان پخش مي شوند وگسترة توزيع جهاني دارند.9
شبکه هاي تلويزيوني وراديويي
هم چنين، صهيونيستها بر بسياري از شبکههاي تلويزيوني وکانالهاي راديويي تسلط حاصل کردهاند که مهم ترين آنها از قرار ذيل مي باشند:
1-شبکة a.b.c.؛
2- شبکةc.b.s؛
-شبکةn.b.c؛
4-برنامة راديويي صداي اسراییل.