loading...
نداي توحيد
Se7en بازدید : 1430 نظرات (0)

قلب انسان، در قرآن کریم و احاديث نبوی، منبع ذكاوت و عضوي داراي انگيزهو احساس معرفي شده است. در گذشته تصور ميشد که قلب فقط همچون تلمبهای خون را در بدن پمپاژ ميكند؛ تا اينكه دانشمندان علوم تجربي براي نخستينبار در اواسط قرن بيستم به اين امر پي بردند كه در قلب نیز همانند مغز، سلولهاي هوشمندي وجود دارد. به دنبال اين كشف، تحقيقات تجربي مهمي روي قلب صورت گرفت که در اینجا چكيدة اين تحقيقات ارائه ميشود تا ما به اين حقيقت اذعان کنیم که آنچه چهارده قرن پیش در این مورد در قرآن و حديث بيان شده است، بشر امروزی بهتازگی حقیقت آن را به کمک علوم تجربي کشف کرده است.

مغزي كوچك در قلب انسان

دانشمندان علوم تجربي تا قرن نوزدهم و حتي اواسط قرن بيستم، قلب انسان را بهعنوان عضوي كه صرفاً خون را در بدن پمپاژ ميكند، ميشناختند؛ امّا پس از انجام تحقيقاتي دربارة قلب، به نكتهاي پي بردند كه قرآن مجيد و سرور جهانيان، صلّياللهعليهوسلّم،چهارده قرن پيش به آن تصریح کردهاند. از صحابي مشهور و مفسر بزرگ قرآن حضرت عبداللهبنعباس، رضياللهعنهما، نقل شده است که «من آياته ما لاتفسر إلا بمرور زمان»؛ برخي از آيههاي قرآن چناناند كه با گذر زمان تفسیر میشوند (يعني با پيشرفت دانش بشری و علوم تجربي ميتوان به درک تازه و روشنتری از آن آیات دست یافت).

براساس تحقيقات جديد روی قلب انسان، يكي از دانشمندان كانادايي به نام دكتر جي.‌اندريو آرمر(Dr.j.Andrew armour)، يك حوزة پزشكي جديد به نام نيوروكارديولوژي (Neurocardiology)، يعني نظام عصبي قلب پايهگذاري كرد. براي نظام عصبي قلب، دكتر آرمر اصطلاح «مغزي كوچك در قلب» (A small brain in the Heart) را بهكار برد. دليل وضع چنين اصطلاحي آن است كه او پي برد كه در قلب چهلهزار سلول عصبي (nerve cells) يافته ميشود. اينها همان سلولهايي هستند كه مغز از آنها ساخته ميشود و مقدار آنها به اندازهاي زياد است كه چند بخش كوچك مغز از مجموعةهمين مقدار سلول عصبي ساخته شده است. علاوهبراين، سلولهاي عصبي موجود در قلب بدون كمك مغز كار ميكنند. اين مغز كوچك در قلب، همة اطلاعات خود را بهطور مستقيم از بدن دريافت ميكند و بر اساس آن تصميم ميگيرد و به اعضاي بدن و حتي به مغز راهكار ميدهد.

علاوهبراين، همين مغز كوچك، يك نوع حافظة كوتاهمدت (Short term memory) نيز دارد. قلب براي تپيدن نياز به مغز ندارد؛ بههميندليل هنگام پيوند قلب، همة ارتباطات قلب و مغز بهكلي قطع ميشود و هنگاميكه قلب جديد به بدن بيمار پيوند زده ميشود، دوباره شروع به تپش ميكند.

دكتر آرمر پس از انجام تحقيقات به اتفاق همكارانش دربارة نظام عصبي قلب، در كتاب  “Neurocardiology: Anatomical and
functional principles”(
چاپ كاليفورنيا، 2003م.)

                                    مينويسد:

”The haert possesses its own small brain, capable of complex computational analysis on its own … An understanding of the complex anatomy and function of the hearts nervous system contributes an additional dimension to the newly emerging view of the heart as a sophisticated information processing center, functioning not only in concertn with the brain but also independent of it”

 

قلب انسان داراي مغز كوچكي است كه ميتواند بهتنهايي تحليلهاي پيچيده را به انجام برساند. شناخت عملكرد و ساختار عصبي قلب، دانش جديدي را بر دانستني‌‌هاي ما دربارة قلب افزود و دريافتم كه نه تنها قلب انسان با مغز يكجا كار ميكند، بلكه بدون كمك مغز و بهطور مستقل نیز كارهاي خود را انجام ميدهد.

گفتوگوي دوطرفه ميان قلب و مغز

دانشمندان تا سال 1970 ميلادي بر اين باور بودند كه مغز دستورهاي يكطرفه صادر ميكند و قلب هميشه مطابق آن كار ميكند؛ اما در دهة هفتاد قرن بیستم در ايالت اوهايو آمريكا، دو دانشمند از مؤسسة پژوهشي فلس (Fels Research institute) به نامهاي جان ليسي (John Laceye) و همسرش بيترس ليسي (Lacy  Beatrice) به يك اكتشاف حيرتانگيز دست يافتند كه در ميان قلب و مغز انسان ارتباطی دوطرفه (Two-Way communicatin) وجود دارد. اين تحقيق در يكي از مجلههاي معتبر علوم تجربي آمريكايي، امريكن سائيكالوجيست (Psychologist American)، در سال 1978به چاپ رسيد؛ عنوان اين تحقيق  
Tow- way communication between the“ heart and the brain” بود.

آنها با تجربه به اين نكته پي بردند زمانيكه مغز به اعضاي مختلف جسم، دستوري ارسال ميكند، قلب چشم بسته آن را نميپذيرد. هنگاميكه مغز به اعضای بدن پيامي ارسال ميكند تا آنها را به حركت در بياورد، گاهي قلب تپش خود را ميافزايد و گاهي بر خلاف دستور مغز كندتر از قبل ميتپد. چنين به نظر ميآيد كه قلب از منطق خود پيروي ميكند و افزون بر اين، قلب نيز به مغز پياميهايي ميفرستد كه نه تنها مغز آنها را درك ميكند، بلكه آنها را بهكار ميبندد.

دكتر رولین ميكريتي (Dr. Rollin Meccraty)
دانشمند آمريكايي، ضمن بحث دربارة تحقيقات جان ليسي و بيترس ليسي در كتاب خود

Heart-brain Neurodynamics:The making of Emotion (چاپ كاليفرنيا، 2003م.) مينويسد:

“As their research evolved, they fuond that the heart, in particular, seemed to haves  its own peculiar logic that frequently diverged from the direction of  other ANS responses, In essence, the heart seemed to behave as if it had a mind of its own.”n 
پابهپاي افزايش تحقيقات، آنها به اين مطلب پي‌‌بردند كه قلب،منطق ويژة خودش را دارد و بسا اوقات در جهت مخالف پيامهاي دريافتي مغز حركت ميكند. خلاصة سخن اينكه قلب انسان بهگونهاي رفتار ميكند كه گويي خودش دارای مغز است.

دانشمند آمريكايي دكتر پول پيرسال (Paul pearsall) دربارة ذهانت قلب انسان در كتاب خودش “The Hearts codecode” (چاپ نيويورك، 1998م.) بهطور مفصل سخن گفته است. دكتر پيرسال ميگويد: تاريخ علوم انساني بر اين سخن گواه است كه علوم تجربي خيلي بهسختي بسياري از واقعيتها را پذيرفتهاست. تا اواسط قرن هجدهم، پزشكان وجود ميكروبها را انكار ميكردند، درحالیکه ميكروبها سبب مرگ بسياري از بيماران بودند. در همین دوران پزشكان چاقوي جراحي خود را با لاية پوستين زير كفش خود تيز ميكرد كه در نتيجة آن، چاقو با ميكروبها آلوده ميشد و بيماري كه با آن جراحي ميشد، به كام مرگ ميافتاد.

پزشكان آن روزگار به اين مطلب با ديدة تمسخر مينگريستند كه مردم وجود موجودی به نام ميكروب را ميپذيرند؛ تا اينكه ليونهوك (Leeuwenhoek) ميكروسكوپ را اختراع كرد و دانشمندان با چشمهاي خود ميكروبها را مشاهده كردند. وانگهي پزشكان قبل از عمل جراحي، شستن دستها را آغاز كردند و به استرليزه كردن وسايل جراحي پرداختند.

طبق نظر دكتر پيرسال، بالاخره دانشمندان و پزشكان در رابطه با قلب به چنين نتيجهاي خواهند رسيد، آنهم موقعي كه بدانند قلب انسان استعداد تفكر و ادراك را دارد. دكتر پيرسال در ادامه مينويسد: اختراعات دور حاضر با مغز انسان مرتبط است و با قلب كاري ندارد؛ در واقع مغز به ما فقط ترقي و رشد علمي داده است، در صورتي كه ترقي اخلاقي فقط با قلب بهدست ميآيد.

بنابه گفتة دكتر پيرسال، يكي از ويژگيهاي منحصربهفرد قلب، تپش (rhythmicity) آن است كه بهواسطة آن بر همة بدن تأثير ميگذارد. با هر بار تپيدن قلب، ما ميتوانيم وجود آن را در تمام بدن احساس كنيم. بههميندليل، اگر شما به هر فردي در دنيا، دارای هر فرهنگ و تمدني، بگوييد که به‌‌طرف خودش اشاره كند، هيچ فردي به سمت سر خود اشاره نميكند، بلكه بهطرف قلب خود اشاره ميكند و ميگويد «من» چنين ميكنم و يا «من» اينطور ميگويم.

در واقع جاي اصلي روح انسان، قلب است، و «من» انسان در واقع روح اوست. بههمينجهت، موقعي كه غيرمسلمانان از قلب سخن ميگويند، از روح نيز سخن ميگويند، تا جايي كه برخي از نويسندگان مسيحي غربي اظهار ميكنند كه هنوز در قلبهاي ما ياد آن بهشتي كه حضرت آدم، عليهالسلام، از آن اخراج شد، وجود دارد. مثلاً ريچارد هاينبرگ
(Richard Hienberg) در كتاب خود “Memories and visions of paradise”
(
چاپ لسآنجلس، 1989) مينويسد: در اعماق زندگي متلاطم و پرمشغلة ما، در قلبها و درون سلولهاي بدن ما، يادهاي سربستهاي از يك بهشت گمشده (A paradise lost) مخفي است كه ميتوان از آن به زندگي مشترك طفوليتمان در بهشت تعبير كنيم.

جوزف چيتنپيرس (Joseph chiton pearce) در كتاب “Evolutions End  The” (چاپ سانفرانسيسكو، 1992م.) خلاصه تحقيقات علمي دربارة قلب را چنين برميشمارد:

1. ميتوان گفت فكر ما ابزار (instrument) قلب ماست؛

2. ميتوان گفت قلب ما به ذات خود وسلية زندگي انسان است؛

3. ساختار جسم و مغز ما بهگونهاي است كه ميتوانند پيامهاي دريافتي از قلب را به تجربة خاص زندگي تبديل كنند. مغز و بقية اعضاي بدن، اين پيامهاي دريافتي از قلب را لحظه به لحظه تجزيه ميكنند و سپس نتيجه را با زبان احساسات، دوباره به قلب ميرسانند؛

4. قلب انسان در پاسخ به گزارشهاي مغز، به همة بدن دستورالعملهاي عصبي و هورموني (neural and hormonal) ميفرستد و در آنها تغييرات ايجاد ميكند. بنابر همين تغييرات، تجربة ويژهاي دربارة زندگي در وجود و شخصیت ما ثبت میشود.

جوزف چيتنپيرس در پايان كلمات ذيل را بهاختصار دربارة قلب انسان بيان ميكند:
Our heart plays a major, though fragile, role in our overall consciousness

 

 

 قلب ما در درك و شعور ما نقش مهم و ظريفی ايفا ميكند.

منبع: ماهنامة البلاغ، کراچی

 

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
موحد چو در پای ریزی زرش چو شمشیر هندی نهی به سرش امید و هراسش نباشد زکس برین است بنیاد توحید و بس؛ وبلاگ ندای توحید در نظر دارد توحید خدای کریم رابا همه ابعاد آن به همگان معرفی نماید وبادلایل عقلی ونقلی قرآن و حدیث شبهات وبدعات را تاحدامکان رد نموده وفقط توحیدخالص را ثابت نماید و هدف آن فقط تبلیغ کلمه توحید می باشد؛ امیدمان فقط رضای خدا وقبولیت بارگاه احدی است. همچنین شما خوانندگان گرامی می توانید سوالاتتان را پیرامون توحید ومسایل اعتقادی با شورای نویسندگان این وبلاگ درمیان گذاشته ومنتظر جواب های آنها باشید.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    نظرسنجی
    میزان رضایتمندی شماکاربران محترم ازسایت ندای توحید.؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 238
  • کل نظرات : 19
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 18
  • آی پی امروز : 18
  • آی پی دیروز : 29
  • بازدید امروز : 23
  • باردید دیروز : 38
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 199
  • بازدید ماه : 1,189
  • بازدید سال : 22,097
  • بازدید کلی : 185,766
  • حديث هفته

    «کفی بالمرء کذبا ان یحدث بکل ما سمع»  

    ترجمه:رسول اکرم صلی الله  علیه وسلم می فرمایند: برای دروغگو شمردن شخص همین اندازه کافی، که هر چیز را که میشنود را بازگو کند.