آری، با توجه به غلبهیافتن شرکها و بدعتها، فاصله مردم از الله و تلاش برای یافتن واسطه و وسیله، ارتباط و رابطه مردم با الله بسیار کمرنگ و تیره شده است؛ ازاینرو، باید مردم تشویق شوند که تمام واسطههای غلط، نادرست و مورد اختلاف را کنار بگذارند و به صورت مستقیم با خشوع و خضوع توبه و استغفار کنند، و با اخلاص متوجه عظمت، قدرت، رحمت و ذات الهی بشوند.
به راستی، عرضه کردن ایمان و اعمال صالح، و ترک معاصی، توسل به اسماء، صفات، کلمات، قدرت، عظمت و عزت الهی، و به درود شریف بهترین وسیله است.
همچنین بهجای توسل «بجاه النبی و حرمةالنبی» نعمالبدل آن درودخواندن به رسولالله(ص) است. در حدیث آمده است که حضرت عبداللهبن مسعود(رض) میگوید: «من نماز میخواندم، درحالیکه نبیاکرم(ص) تشریف داشت و شیخین نیز همراهش بودند. بعد از فارغشدن از نماز، نشستم و ابتدا ثنای الهی را بیان کردم و بعد از آن درود خواندم، و بعد از آن دعا طلبیدم.»
آنگاه نبیاکرم(ص) به من فرمود: «سل تعطه، سل تعطه.» [مشکوة به نقل از ترمذی]؛ آنچه را میخواهی بخواه که داده میشوی.
در روایتی آمده است که حضرت عمر(رض) فرمود: «إنّ الدّعاء موقوف بین السماء و الارض لایصعد منها شیء حتی تصلّی علی نبیّک.» [ترمذی]
در روایتی از حضرت علی(رض) منقول است که آنحضرت(ص) فرمود: «هر دعایی بدون درودخواندن بر من ناقص است.» (الحدیث)
خلاصه این که دعا کردن با توسل به ذات، اسماء و صفات الهی مسنون و مستحسن است. نیز با عرضة اعمال صالح، طاعات و عبادات ثابت است.
امّا به جز اینها توسل به ذات؛ یعنی بزرگِ وفاتیافتهای را وسیله قراردادن در شریعت اسلامی ثابت نیست و نزد فقهای کرام مکروه تحریمی است.
یکی دیگر از بهترین وسیلهها، حمد و ستایش الهی و درود شریف است که در حدیث به آن امر شده و مستحسن و مسنون است.
مولف «صیانة اللسان» چقدر جالب و زیبا نوشته است: «و علمنا النبی(ص) التوسل المشروع علی هیئات متعدد فلا ملجیء الی الوقوع فی مضیق الشبهات.»؛ نبیاکرم(ص) صورتهای مشروع توسل را در غالب راههای متعدد برای ما بیان فرموده است؛ بنابراین، چه نیازی است که ما به کانالهای حرام متوسل بشویم و به راههای نامشروع یا مشکوک پناه ببریم.
به راستی، این کار اصلا عاقلانه نیست؛ بهویژه در عصر حاضر که همة مردم تقریباً از خدا بیگانه شدهاند و به غیر الله روی آوردهاند. در زمانیکه مساجد ویران و خالیاند، امّا آرامگاههای اولیا با رونق و همواره مملو از جمعیت هستند، و شب و روز برای انجامدادن شرک و خرافهها فعالاند. از هر کانالی برای آن تبلیغات میشود، امّا از بیانکردن توحید، قدرت، عظمت و رحمت اللهتعالی زبانها لال میشوند!
از بعضی احادیث دربارة توسل به مردگان استدلال میشود که حقیقت آن احادیث باید ملاحظه شود:
(1) «جاء اعرابی الی قبر النبی(ص) فرمی بنفسه علی قبر النبی(ص) فقال جئت تستغفرلی فنودی انّه قد غفرلک ... .»
در واقع این روایت اصلا صحیح نیست، بلکه موضوع است. یکی از راویان این حدیث هیثمبن طائی است که محدثین او را وضّاع و کذّاب گفته اند.
«کان کذابا یضع الاحادیث علی الثقات.» [تهذیب التهذیب]
امام یحییبن معین(رح) میگوید: «کوفی لیس بثقة کان یکذب.»
امام ابوداود(رح) میگوید: «کذّاب.»
امام ابوحاتم، رازی، امام نسایی، دولابی، و ازدی(رح) او را متروک الحدیث قرار دادهاند.
امام حاکم ابواحمد(رح) میگوید: «ذاهب الحدیث.» [الصارم المنکی، ص:310]
ابنعبدالهادی در کتاب خود «الصارم المنکی» نوشته است که راویهای کذاب حدیث بیان کردهاند: «شخصی سر قبر آنحضرت(ص) آمد و خطاب به نبیاکرم(ص) برای گناهان خود طلب بخشش کرد و آنحضرت(ص) را وسیله قرار داد.»
در این روایت راویای بهنام «ابوالجوزا» است که از حضرت عایشة صدیقه(رضی الله عنها) روایت میکند، امّا سماع او از حضرت عایشه(رضی الله عنها ثابت نیست.
قال ابنعبدالبر(رض) فی التمهید: «ابوالجوزاء لم یسمع عن عائشه(رضی الله عنها شیئا.»
(2) حدیث دوم روایت طبرانی است که حضرت عروهبن زبیر(رض) از حضرت صفیه(رضی الله عنها روایت میکند که ایشان بعد از وفات نبیاکرم(ص) گفتهاند: «ألا یا رسولالله(ص) کنت رجائنا.»
اول اینکه سماع حضرت عروهبن زبیر(رض) از حضرت صفیه(رضی الله عنها) اصلاً ثابت نیست؛ زیرا تولد حضرت عروه(رض) بعد از وفات حضرت صفیهB بوده است پس چگونه ممکن است که از او شنیده باشد؟!
دوم اینکه لازم نیست که مخاطب همیشه حاضر و ناظر باشد و از این موارد زیاد است؛ مثلاً در هر نماز هر شخصی «السّلام علیک ایّها النبی.» را در «التحیات» میخواند.
نیز در قبرستان این دعا را میخوانیم: «السلام علیکم یا اهل الدیار من المؤمنین.»
وقتیکه ابراهیم، فرزند رسولاکرم(ص) وفات کرد، آنحضرت(ص) خطاب به او فرمود: «إنا بفراقک یا ابراهیم لمحزونون.»
همچنین حضرت عمربنخطاب(رض) به حجرالاسود میفرمود: «إنّی لأعلم أنّک حجر.»
یک بانوی انصاری(رضی الله عنها) خطاب به حضرت عثمانبن مظعون? هنگام وفاتش، گفت: «رحمةالله علیک یااباالسائب.»
حضرت شعیب(رض) بعد از هلاکت قومش خطاب به آنها فرمود: «یقوم لقد ابلغتکم رسالت ربّی.»
مجنون خطاب به آهوبره میگوید: «یاظبیات القاع قلن لنا * لیلای منکن ام لیلی من البشر.»
همچنین در اشعار و اقوال شاعران، ادیبان و بزرگان، سخنانی همچون یا ایّها اللیل الطویل یا قبره من کیف و ... مذکور است.
بهراستی، از این خطابها ثابت نمیشود که آنحضرت(ص) میشنیدند و یا اینکه در مواضع دیگر هدف فرد شنوانیدن بوده است.